مدیرعاملی در خودروسازیها؛ صندلی داغ یا میدان مین؟
9 ماه برای مدیرعامل سایپا کافی بود؛ آیا ایرانخودرو هم در صف تغییرات سریالی است؟
چرا مدیران خودروسازی دولتی زود به زود تغییر میکنند؟ یکی از ویژگیهای خاص صنعت خودروسازی در ایران، تغییرات مکرر در سطح مدیران ارشد، بهویژه مدیرعاملان شرکتهای بزرگ مانند سایپا و ایرانخودرو است. آخرین نمونه این روند، تغییر جواد توسلیمهر پس از تنها ۹ماه از مدیرعاملی سایپا و جایگزینی او با علی شیخزاده است.دقیقا اسفند ۱۴۰۲ او به جای محمدعلی تیموری، سکان هدایت سایپا را برعهده گرفت و از ایرانخودرو دیزل به آنجا رفت. هنوز یک سال نشده، او جایش را به مدیر بعدی داد.
قطعهنیوز: این جا به جایی مدیران در حالی است که طبق صورت های مالی خودروسازان تا پایان مهر،۱۴۰۳ مجموع زیان انباشته سه خودروساز بزرگ کشور (سایپا، ایران خودرو، پارس خودرو) بالغ بر ۲۰۸ هزار و ۳۴۰ میلیارد تومان بوده است.
این تغییرات سریع و گاه بیثبات، پرسشهای بسیاری را درباره دلایل و پیامدهای آن به وجود آورده است. چرا مدیران عامل این شرکتهای بزرگ، که ستون اصلی صنعت خودروسازی کشور هستند، نمیتوانند به مدت طولانی در سمت خود باقی بمانند؟ این یادداشت تلاش میکند با بررسی عوامل مختلف، علل این تغییرات سریع را تحلیل کرده و پیامدهای آن را بررسی کند.
۱/ سیاستزدگی در صنعت خودرو
یکی از مهمترین دلایل بیثباتی مدیریتی در صنعت خودروسازی ایران، دخالتهای گسترده سیاسی است. شرکتهای خودروسازی در ایران نهتنها بنگاههای اقتصادی بلکه نهادهایی سیاسی-اقتصادی هستند که تحت تأثیر مستقیم دولت و نهادهای حاکمیتی قرار دارند. مدیرعاملان این شرکتها معمولاً با تغییرات دولتها یا حتی سیاستهای کوتاهمدت وزرای صنعت، معدن و تجارت (صمت) تغییر میکنند.
تصمیمگیری در این صنعت معمولاً نه بر اساس شایستگی و تجربه مدیریتی، بلکه با توجه به نزدیکی مدیران به جناحهای سیاسی یا تأمین منافع خاص انجام میشود. در چنین فضایی، مدیرعاملان بهجای تمرکز بر برنامههای بلندمدت توسعه و ارتقا، بیشتر بر تأمین رضایت نهادهای بالادستی تمرکز میکنند که این امر باعث بیثباتی در عملکرد و کاهش کارآمدی شرکتها میشود.
۲/ چالشهای ساختاری صنعت خودرو
ساختار ناکارآمد صنعت خودروسازی ایران دلیل دیگری برای تغییرات سریع مدیرعاملان است. خودروسازان ایرانی با مشکلاتی از قبیل بدهیهای سنگین، وابستگی به دولت، قدیمیبودن خطوط تولید و عدم توان رقابتی در بازارهای بینالمللی دستوپنجه نرم میکنند. بسیاری از مدیران هنگام پذیرش سمت مدیرعاملی وعدههایی بزرگ میدهند اما در عمل نمیتوانند مشکلات ساختاری و بلندمدت صنعت را حل کنند.
برای نمونه، وعده کاهش قیمت خودرو، افزایش کیفیت محصولات، یا توسعه صادرات، شعارهای تکراری بسیاری از مدیرعاملان هستند. اما با وجود این وعدهها، ساختار معیوب شرکتها اجازه تحقق چنین اهدافی را نمیدهد. در نهایت، فشار افکار عمومی و انتقاد نهادهای نظارتی یا دولتی باعث میشود مدیرعاملان پیش از رسیدن به برنامههای خود کنار گذاشته شوند.
۳/ فشارهای بیرونی و نارضایتی عمومی
صنعت خودروسازی ایران یکی از صنایع پرحاشیه کشور است که همواره زیر ذرهبین رسانهها و مردم قرار دارد. کیفیت پایین محصولات، قیمتهای بالا و تحویل دیرهنگام خودروها، انتقادات شدیدی را از خودروسازان به دنبال داشته است. در چنین فضایی، مدیرعاملان بهسرعت هدف انتقادات قرار میگیرند و به عنوان “مقصر اصلی” معرفی میشوند.
این فشارهای بیرونی باعث میشود که نهادهای نظارتی یا دولتی برای آرامکردن افکار عمومی، به تغییر مدیرعامل اقدام کنند، حتی اگر مشکلات اصلی فراتر از توان یا اختیار مدیرعامل باشند. این روند نشان میدهد که تغییر مدیرعاملان بیشتر جنبه نمایشی دارد و به جای حل مشکلات، صرفاً بهعنوان یک اقدام موقت برای مدیریت بحران استفاده میشود.
۴/ نبود برنامهریزی بلندمدت
تغییرات پیدرپی مدیران، به وضوح بیانگر نبود یک برنامهریزی منسجم و بلندمدت در صنعت خودروسازی است. هر مدیرعامل جدید با خود برنامهها، اولویتها و تیم مدیریتی جدیدی میآورد که معمولاً با جهتگیریهای مدیر قبلی متفاوت است. این تغییرات مکرر باعث ناهماهنگی در اجرای برنامهها و هدررفت منابع میشود.
نبود برنامهریزی بلندمدت نهتنها به شرکتها ضربه میزند بلکه باعث بیاعتمادی در میان سهامداران و مشتریان نیز میشود. این در حالی است که در صنایع خودروسازی پیشرو در جهان، ثبات مدیریتی و برنامهریزی چندساله یکی از عوامل کلیدی موفقیت محسوب میشود.
۵/ بحران مالی و اقتصادی
شرکتهای خودروسازی در ایران همواره با بحرانهای مالی مواجه بودهاند. افزایش هزینههای تولید، نوسانات نرخ ارز، تحریمهای بینالمللی و کاهش قدرت خرید مردم، مدیران این شرکتها را در موقعیتهای دشواری قرار میدهد. بسیاری از مدیرعاملان در مواجهه با این بحرانها یا مجبور به استعفا میشوند یا تحت فشار نهادهای بالادستی برکنار میشوند.
علاوه بر این، بدهیهای کلان شرکتها به بانکها و تأمینکنندگان قطعات نیز فشار مضاعفی بر مدیرعاملان وارد میکند. مدیرانی که قادر به مدیریت این بحرانها نیستند، معمولاً بهعنوان قربانی این مشکلات کنار گذاشته میشوند.
۶/ نفوذ ذینفعان قدرتمند
یکی دیگر از دلایل تغییرات مکرر مدیرعاملان، نفوذ و رقابت میان ذینفعان قدرتمند در صنعت خودروسازی است. این ذینفعان شامل گروههای مختلفی از جمله قطعهسازان، سهامداران عمده، و نهادهای نظارتی هستند که هرکدام به دنبال تأمین منافع خود هستند.
مدیرعاملان گاه با تصمیمگیریهایی که با منافع این گروهها در تضاد است، موقعیت خود را به خطر میاندازند. به همین دلیل، تعارضات داخلی میان ذینفعان میتواند به برکناری زودهنگام مدیران منجر شود.
*پیامدهای تغییرات مکرر
تغییرات مکرر مدیرعاملان، پیامدهای متعددی برای صنعت خودروسازی به دنبال دارد. از جمله این پیامدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱/ کاهش اعتماد عمومی: تغییرات پیدرپی باعث میشود مشتریان و سهامداران به توانایی مدیریت شرکتها بیاعتماد شوند.
۲/ هدررفت منابع: هر تغییر مدیریتی معمولاً با تغییر در اولویتها و برنامهها همراه است که به هدررفت زمان و منابع منجر میشود.
۳/ عدم رقابتپذیری: در فضایی که ثبات مدیریتی وجود ندارد، شرکتها نمیتوانند بر نوآوری و توسعه محصولات تمرکز کنند.
۴/ کاهش انگیزه کارکنان: تغییرات مکرر در رهبری شرکت، باعث سردرگمی و کاهش انگیزه در میان کارکنان میشود.
*آیا ایرانخودرو هم در لیست تغییر مدیرعامل است؟
بیثباتی مدیریتی در صنعت خودروسازی ایران نتیجه ترکیبی از عوامل سیاسی، ساختاری، اقتصادی و اجتماعی است. در حالی که این صنعت نیازمند برنامهریزی بلندمدت و مدیریت حرفهای است، دخالتهای سیاسی و فشارهای کوتاهمدت، ثبات و کارآمدی آن را به خطر انداخته است.
اگر قرار است این صنعت به جایگاهی شایسته در اقتصاد ملی و بازارهای جهانی دست یابد، لازم است رویکردی اساسی به مدیریت و سیاستگذاری در این بخش اتخاذ شود. اولین گام، کاهش دخالتهای سیاسی و تمرکز بر انتخاب مدیرانی شایسته و مستقل است که بتوانند در یک دوره زمانی معقول برنامههای خود را اجرا کنند. تنها با این تغییرات، میتوان امیدوار بود که تغییرات مکرر جای خود را به ثبات و پیشرفت بدهد.
بر اساس اطلاعات موجود، احتمال تغییر مدیرعامل ایرانخودرو در آینده نزدیک بسیار بالاست. منابع نشان میدهند که وزارت صمت بهمنظور ایجاد تحول در صنعت خودرو، تصمیم داشته مدیران عامل ایرانخودرو و سایپا را برکنار کند. این تغییرات بخشی از برنامهریزی دولت برای بهبود وضعیت بازار خودرو، رفع مشکلات کمبود عرضه و مهار افزایش قیمتها است. در حال حاضر مدیرعامل ایرانخودرو علیمردان عظیمی است که سال ۱۴۰۱ر این سمت منصوب شده، اما به نظر میرسد این جایگاه نیز به زودی دستخوش تغییر شود.
اگرچه این تصمیمها هنوز نهایی نشدهاند، خبرها حاکی از آن است که وزارت صمت بهطور جدی برای انتخاب مدیران جدید صنعت خودرو برنامهریزی کرده و به دنبال ایجاد تغییرات مدیریتی عمده در این حوزه است. این موضوع میتواند نشان دهد که چالشهای مدیریتی نه تنها سایپا، بلکه ایرانخودرو را نیز تحت تأثیر قرار داده و این مسئله به یک بحران مدیریتی مشترک در صنعت خودروسازی ایران تبدیل شده است.
نویسنده: ساراغضنفری
انتهای پیام/