رشد صنعت خودرو از مسیر تقویت و ارتقای قطعه‌سازی می‌گذرد // واقعی‌ترین آمارهای قطعه‌سازان خودرو

قطعه نیوز: در بسیاری از کشورها، به صنعت قطعه‌سازی به عنوان زیربنای رشد صنعت خودرو نگاه می‌شود. به گفته الهام اسمعیلی‌پور ماسوله، عضو هیات علمی و مدیر گروه پژوهش­‌های صنعت و معدن، لازمه ارتقای رقابت­پذیری صنعت خودرو و عرضه محصولات متنوع و جدید، تقویت و توسعه صنعت قطعه­‌سازی است. در این گفت‎وگو درباره چالش‌های اصلی صنعت قطعه‌سازی کشور، راهکارهای رشد آن و نیز الزام ارتقای صنعت قطعه‌سازی صحبت کردیم.

همانطور که آمارها نشان می‌دهد، از ۱۲۰۰ واحد فعال در صنعت قطعه‌سازی کشور، حدود ۴۰۰ واحد تعطیل یا نیمه‌تعطیل هستند. اصلی‌ترین دلایل اینکه صنعت قطعه‌سازی در کشور ما به جایگاه خود نرسیده است، چیست؟ درواقع چه مشکلاتی مانع عملکرد این صنعت در سطح مطلوب می‌شود؟

بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران حدود ۸۱ درصد بنگاه­های فعال در صنعت قطعه­‌سازی، بنگاه‌های کوچک و متوسط هستند، به این معنا که ۵۵ درصد از واحدهای فعال در این صنعت،  با ۱۰ تا ۴۹ نفر نیروی کار و ۲۶ درصد از واحدهای این صنعت هم با نیروی کار بین ۵۰ تا ۱۵۰ نفر فعالیت می‌کنند. علاوه بر این واحدها، تعدادی هم به صورت زیرپله‌ای فعالیت دارند که آماری از آنها در دست نیست و این واحدها نیز در گروه بنگاه‌های کوچک و متوسط هستند و بنابراین این دسته از بنگاه‌ها، سهم غالبی در صنعت قطعه­‌سازی کشور دارند. عدم توان مالی این بنگاه­ها برای صرف هزینه­ در حوزه­‌های تحقیق و توسعه و طراحی موجب شده است تا صنعت قطعه­‌سازی متناسب با صنعت خودرو رشد نکند.

موضوع دیگر آنکه از فرصت‌های سرمایه‌گذاری پیشین در صنعت خودرو در راستای ایجاد همکاری مشترک بین قطعه­سازان داخلی با Tier 1 های خارجی و توسعه صنعت قطعه‌­سازی به درستی بهره­برداری نشد و این موضوع باعث شد که صنعت قطعه‌سازی نتواند همپای خودروسازی پیش برود.

چه عاملی باعث شد از فرصت پیش آمده در این قراردادهای خارجی استفاده لازم برده نشود؟

اگر چه در قراردادهای همکاری بین خودروسازان داخلی و شرکای خارجی، افزایش عمق ساخت از طریق داخلی­سازی قطعات و مجموعه­‌های خودرو یکی از الزامات مشارکت بین­المللی است، اما متاسفانه در اجرا توفیق چندانی در خصوص تعمیق ساخت داخل و انتقال دانش فنی تولید قطعات های­‌تک به داخل کشور حاصل نشد. یکی از علل این موضوع ضعف نظام رگولاتوری در حوزه تعرفه‌گذاری است. به نحوی‌که مطابق با قانون تجارت «تعرفه واردات در صورت ساخت داخل قطعات با کمتراز ۲۰ درصد، معادل یک خودروی کامل است.

اما اگر داخلی‌سازی تا ۳۰ درصد انجام شود، مشمول تخفیف ۵ درصدی می‌شود». از آنجا که داخلی‌سازی ۲۰ درصد شامل ۱۴ درصد داخلی‌سازی فرآیند، متشکل از بدنه، رنگ و مونتاژ اولیه و ۶ درصد داخلی‌سازی قطعات نظیر اجزای تریم، تایر، باتری و صندلی است که جزء ساده‌تـرین قطعات صنعت خودرو محسوب می‌شوند، بنابراین تامین ماده قانونی فوق و برخورداری از معافیت‌های تعرفه‌ای به‌راحتی امکان‌پذیر است و انگیزه چندانی برای حرکت به سوی تولید قطعات با فناوری متوسط به بالا را فراهم نمی‌سازد. در حالی که در نظام تعرفه­‌ای مطلوب، باید تفاوت معناداری میان نرخ تعرفه قطعات دارای عمق ساخت بالا با داخلی­سازی محدود وجود داشته باشد. نبود چنین تعرفه‌هایی، انگیزه شرکای خارجی برای انتقال ندادن دانش فنی قطعات و مجموعه­‌های با فناوری متوسط به بالا به ایران را به دنبال داشت.

درباره علت‌هایی که مانع رشد صنعت قطعه‌سازی شده است، صحبت می‌کردید. بقیه علت‌ها چه هستند؟

همانطور که گفتیم، عمده واحدهای قطعه‌ساز کوچک و متوسط ما در حوزه طراحی و تحقیق و توسعه عملکرد مطلوبی نداشته‌اند، در واقع نبود یا محدود بودن قطعه­سازان (FSS (Full Service Supplier) موجب شده است که امروز اگر صنعت خودروسازی کشور بخواهد خودروی جدیدی عرضه کند، تعداد محدودی از قطعه‌سازان در کشور بتوانند قطعات مورد نیاز خودروی جدید را طراحی و تولید کنند و برای بسیاری از قطعات و مجموعه­‌ها لازم است خودروساز نقشه تولید آن­ها را به قطعه‌ساز بدهد، این در حالی است که در  صنعت خودروی جهانی، قطعه‌ساز در طراحی خودرو دخیل است.

یکی از علل رقابت‌­پذیری پایین صنعت قطعه­‌سازی کشور، نبود نظام تیرینگ (Tiering) است. اگر چه هدف از راه­‌اندازی شرکت‌های ساپکو و سازه‌گستر ایفای نقش تامین‌کنندگی رده یک بود اما متاسفانه این دو شرکت از هدف اصلی خود دور شده‌اند و اکنون نقش یک واسط بین خودروسازان و شرکت‌های قطعه‌ساز را ایفا می‌کنند. نبود نظام Tiering موجب شده تا این دو شرکت به‌صورت مستقیم با سازندگان در ارتباط باشند و تعداد زیاد قطعه­سازان، علاوه بر کاهش صرفه اقتصادی تولید برای سازندگان، منجر به تنوع کیفیت محصولات تولیدی شده است، در حالی که در صورت وجود نظام Tiering این شرکت­ها با چند مجموعه‌ساز بزرگ طرف قرارداد می­شدند و سایر سازندگان نیز برای فروش محصولات خود ناگزیر به همکاری با Tier1 ها و توسعه خود بودند.

چه شد که تولیدکننده داخلی ترجیح داد جنس چینی وارد و با برند خود توزیع کند؟

تا پیش از سال ۱۳۹۷ و جهش یکباره نرخ ارز، تولید داخل برخی از قطعات به دلیل کم بودن مقدار تولید یا بالا بودن هزینه مواد اولیه و نیروی انسانی، قابل رقابت با تولیدات مشابه چینی نبود. از این­رو، برخی از تولیدکنندگان داخلی به تولید کالا در چین و واردات آن به کشور روی آوردند. نتیجه این موضوع در تحریم‌های اخیر کمبود قطعاتی بود که ادعای تولید داخل آن­ها وجود داشت و این امر به خواب خودروهای ناقص در پارکینگ خودوسازان در سال ۱۳۹۷ انجامید؛ البته می‌توان گفت این موضوع هم به نوعی نتیجه همان بحث قبلی مبنی بر نبود رتبه‌بندی و تمایل نداشتن بسیاری از تولیدکنندگان به تبدیل شدن به قطعه‌سازان بزرگ و توانمند است.  

راهکاری که برای حل این چالش‌ها دارید چیست؟ در واقع چه باید بکنیم که چنین اشکالاتی رفع شوند، یعنی شرکت‌ها برای تبدیل شدن به شرکت‌های بزرگ و قدرتمند ترغیب شوند، در زمینه تحقیق و توسعه و طراحی فعال‌تر عمل کنند و شاهد اتفاقاتی مانند توزیع کالای چینی با نام ایرانی نباشیم؟

اگرچه تحریم‌های اخیر در صنعت خودروی ایران زیان زیادی به این صنعت وارد کرد، با این حال برنامه‌ای که وزارت صنعت، معدن و تجارت برای رشد تولید داخل داشت اقدام خوبی بود و توانست از تهدید تحریم‌ها برای صنعت داخلی فرصت بسازد. در حال حاضر به دلیل بسیاری از محدودیت‌های ارزی و تحریم‌ها، امکان واردات بسیاری از قطعات و مجموعه­‌ها وجود ندارد و داخلی‌سازی این اقلام ضروری به نظر می­رسد. اگر مجموع قطعات و مجموعه­‌های خودرویی را به سه دسته تقسیم کنیم، دسته اول قطعات و مجموعه­‌هایی هستند که در حال حاضر در داخل تولید می‌شوند. این گروه، شامل چند دسته است؛ اول قطعات و مجموعه­‌هایی که پاسخگوی نیاز فعلی صنعت خودروی داخل است؛ و یا قطعات و مجموعه­‌هایی که تولید داخل آن­ها کمتر از نیاز داخل است و لازم است نسبت به ظرفیت­سازی تولید آن­ها اقدام لازم صورت پذیرد. دسته دوم قطعاتی هستند که تولید داخل آن­ها به‌واسطه پایین بودن نرخ ارز از صرفه اقتصادی برخوردار نیست و علی­رغم ظرفیت­‌سازی­‌های محدودی که برای تولید این گروه از قطعات و مجموعه­‌ها در کشور انجام شده است، عمدتا از طریق واردات تامین ­شده­اند. دسته سوم هم شامل قطعاتی است که دانش فنی آنها در داخل وجود ندارد نظیر توربوشارژر، ایربگ و سایر قطعات های­‌تک؛ البته حتی در صورت وجود دانش فنی، تولید آن­ها به دلیل نیاز به سرمایه‌گذاری بالا و پایین بودن تیراژ تولید صرفه اقتصادی ندارد. با توجه به جهش نرخ ارز در سال ۱۳۹۷، در حال حاضر تولیدات گروه دوم از توجیه اقتصادی برخوردارند. طی میزهای ساخت داخل و انعقاد تفاهم­نامه و قرارداد میان ساپکو و سازه‌گستر با شرکت­‌های قطعه‌سازان و دانش بنیان، داخلی‌سازی بسیاری از قطعات گروه دوم و در بعضی موارد، گروه سوم در حال انجام است. یک نکته­ مهم این است که در وهله اول خرید اقلامی که در حاضر داخلی­سازی آن­ها در حال انجام است، هم در وضعیت فعلی کشور و هم در زمان پساتحریم، تضمین شود. در خصوص ساخت قطعات گروه سوم، در حوزه‌های تامین مالی و دانش فنی کمبودهایی وجود دارد که می­بایست با استفاده از ابزارهای موجود در بازار سرمایه و ظرفیت صندوق نوآوری و شکوفایی حمایت‌­های لازم از تولید این دسته اقلام صورت پذیرد.

با توجه به تجربیات ناموفق داخلی­سازی قطعات در دوران پیشین تحریم­‌ها، دولت باید به طور هوشمندانه سازوکاری را طراحی کند که پس از رفع تحریم‌ها تولیدکنندگان به سمت تامین از طریق واردات حرکت نکنند. برای این منظور تعریف شاخص IPI  برای قطعات و مجموعه­‌ها مانند خودرو پیشنهاد می­شود، به عنوان مثال اگر قطعه‌ای ۶۰ درصد داخلی‌سازی دارد، تعرفه بالاتری برای ورود آن تعیین شود ولی روی قطعات دیگری که توفیق چندانی در تولید داخل آن حاصل نشده است، تعرفه کمتری بسته شود.

در چالش‌هایی که برای صنعت قطعه‌سازی کشور مطرح کردید، به موضوع نبود توفیق کافی در طراحی اشاره کردید. چه راه حلی برای تقویت این بخش وجود دارد؟

در بحث طراحی و تحقیق و توسعه، وجود نیروی انسانی ماهر مطرح است که می‌بینیم طراحان داخلی در سال‌های گذشته در کشورهای خارجی مشغول به فعالیت شده‌اند و موفق عمل کرده‌اند؛ بنابراین از نظر نیروی انسانی، توان لازم را داریم اما مدیریت صحیحی در این حوزه اتفاق نمی‌افتد. ایجاد شرکت‌های مستقل خصوصی در حوزه طراحی و خدمات مهندسی با استفاده از توان نیروی انسانی داخلی به صنعت خودروسازی ما کمک زیادی خواهد کرد. با فعالیت این شرکت‌ها دیگر شاهد تولید یک خودرو برای دو دهه نخواهیم بود و امکان عرضه محصولات جدید در بازه زمانی کوتاه مدت برای خودروسازان فراهم خواهد شد.

درباره نظام تعرفه‌ها که به آن اشاره کردید، چه تغییراتی باید در تعرفه‌ها صورت بگیرد تا بتوان هم رقابت سالم ایجاد کرد و هم پشتیبان تولید داخلی بود؟

در حال حاضر نظام تعرفه‌ای کشور در صنعت خودرو در جهت حمایت از تولید داخل نیست و همین امر موجب شده است تا داخلی­سازی عمده خودروهای تحت لیسانس در بازه ۲۰ تا ۳۰ درصد متوقف شود. علت آن این است که برای داخلی‌سازی بین ۲۰ تا ۳۰ درصد، نرخ تعرفه ۴۰ درصد در نظر گرفته شده است و وقتی داخلی‌سازی به ۳۰ تا ۴۰ درصد می‌رسد، نرخ تعرفه ۳۲ درصد می­شود. اگر داخلی‌سازی بین ۴۰ تا ۵۰ درصد باشد، نرخ تعرفه ۲۶ درصد است. درواقع اختلاف معناداری میان افزایش داخلی­سازی با کاهش نرخ تعرفه وجود ندارد. این باعث شده است که شرکت‌های خارجی یا تولیدکنندگان محصولات تحت لیسانس، در همان بازه ۲۰ تا ۳۰ درصد، داخلی‌سازی را متوقف کنند مجموع این اتفاق‌ها باعث کوچک شدن بازار قطعات داخلی می‌شود و از آنجا که صادرات چندانی هم در این حوزه وجود ندارد، مانعی پیش­روی ارتقای قطعه‌سازی است.

در حالت کلی چه تفاوتی میان ما و کشورهای موفق در زمینه قطعه‌سازی وجود دارد؟ آنها چه کرده‌اند که توانسته‌اند در این زمینه رشد کنند؟

بحث رقابت‌پذیری در صنعت خودروی کشور بسیار مهم است. اگر صنعت خودروسازی کشور در معرض رقابت با کالای خارجی قرار می‌گرفت، مجبور می‌شد تولیدات به روزتر و با‌کیفیت‌تری را در بازه زمانی کوتاه‌­تری ارائه دهد. اگر خودروساز به دنبال تولید کالای به‌روزتری بود، به دنبال آن، این تکاپو در صنعت قطعه‌سازی هم رخ می‌داد. در کشور ترکیه همانند ایران ابتدا سعی شد خودروی داخلی تولید شود، اما بعد از تجربه چند شکست و پیوستن به اتحادیه اروپا، بازار خودروی این کشور با وقفه کوتاه‌مدتی آزاد شد و جهت­گیری به سوی تولید تحت لیسانس با تمرکز بر ارتقای رقابت­‌پذیری صنعت قطعه­‌سازی و انتقال دانش به داخل کشور تغییر یافت که نتیجه آن رونمایی از خودروی برقی این کشور در سال گذشته بود. بنابراین، ملاحظه می­شود که جهت­‌گیری‌ها و چشم‌انداز تعریف شده در اسناد بالادستی کشورها نقش مهمی در توسعه صنعت قطعه‌­سازی دارد. با توجه به ابر‌ ادغام‌­ها میان خودروسازان در سطح جهانی، ورود به خودروسازی دشوار است و بسیاری از کشورها نظیر تایلند نیز بر توسعه صنعت قطعه­‌سازی و اتصال به زنجیره ارزش جهانی از طریق این حلقه، روی آورده­اند. بنابراین، سیاست کلان کشور در حوزه صنعت خودرو حائز اهمیت است و باید به این سوال پاسخ داده شود که آیا ما قرار است فقط خودروساز باشیم و تمرکز بر بازار داخل داشته باشیم یا در صنعت خودرو در سطح جهانی مطرح شویم؟ اگر به دنبال مطرح شدن در سطح جهانی هستیم، از طریق قطعه‌سازی‌ سریع‌تر ‌می‌توان به این هدف دست یافت.

خبرنگار: فرزانه احمدی

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.