از وعده تولید تا تهدید دولت؛ ایرانخودرو به دنبال چیست؟
ایرانخودرو که انحصار قابل توجهی در بازار خودرو دارد، با تهدید به افزایش قیمت بدون مجوز و فروش در بورس کالا، دولت را تحت فشار گذاشته است؛ اقدامی که نگرانیها از رفتار انحصارطلبانه این شرکت را افزایش داده است.
قطعه نیوز: در هفتههای گذشته، شرکت ایرانخودرو با اتخاذ رویکردی کمسابقه، وزارت صمت را تحت فشار قرار داده تا با افزایش قیمت محصولات این خودروساز موافقت کند. مدیران این شرکت صراحتاً اعلام کردهاند در صورت عدم موافقت دولت، قیمتهای جدید را بدون مجوز و تنها با تصویب هیئتمدیره اجرایی خواهند کرد. حتی پا را فراتر گذاشته و تهدید کردهاند خودروها را در بورس کالا عرضه میکنند، اقدامی که طبق قانون، مستلزم تأیید شورای رقابت است؛ شورایی که اعلام کرده چنین مجوزی را صادر نکرده است.
این رفتارها نشان میدهد ایرانخودرو از ابزارهای تهدیدآمیز بهعنوان تاکتیک فشار بر دولت استفاده میکند. در حالی که طبق اظهارات مسئولان این شرکت، زیان روزانه به ۲۰۰ میلیارد تومان رسیده، پرسش اصلی اینجاست: اگر زیان اینقدر بالاست، چرا شرکتهای قطعهسازی مانند «کروز» چنین تلاشی برای در اختیار گرفتن مالکیت و مدیریت آن کردند؟ آیا زیان روزانه حقیقت دارد یا صرفاً ابزاری است برای توجیه افزایش قیمت؟
در واقع، ایرانخودرو با علم به نقش کلیدیاش در زنجیره تأمین خودرو در کشور، تلاش دارد دولت و افکار عمومی را با فشار روانی و اقتصادی وادار به پذیرش قیمتگذاری دلخواه خود کند. تهدید به توقف فروش یا عرضه خودرو در بورس کالا، بخشی از همین بازی است؛ بازیای که در نهایت دودش تنها به چشم مصرفکننده میرود.
نکته قابل توجه اینجاست که در زمستان گذشته، مدیران ایرانخودرو اعلام کرده بودند اگر مجوز افزایش قیمت صادر شود، تولید را افزایش و کیفیت را بهبود خواهند داد. اما نه تنها این وعدهها محقق نشد، بلکه اکنون وضعیت وخیمتری بر تولید و بازار حاکم شده است.
* نقش قطعهسازان؛ ریشهیابی ضررها
از این گذشته، کسانی که مالکیت ایرانخودرو را به دست گرفتهاند، در زمان خرید مدعی بودند برای بهبود اوضاع آمدهاند. حال باید پاسخ دهند که چرا علیرغم علم به مشکلات ساختاری شرکت، برای در اختیار گرفتن آن چنین اصرار داشتند. آیا هدف صرفاً دسترسی به امتیازات انحصاری بوده است؟
رضا تقیپور، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، نیز به نکتهای کلیدی اشاره کرده و می گوید” شاید بخش مهمی از ضررهای ادعایی ایرانخودرو ناشی از خرید قطعات گرانقیمت باشد.” وی خواستار رسیدگی قضایی فوری به پرونده ۳۴ هزار میلیارد تومانی قاچاق و گرانفروشی قطعات است؛ پروندهای که بیش از یک سال از تشکیل آن میگذرد و هنوز در پیچ و خم بررسی کارشناسی باقی مانده است.
در کنار این، باید به یک پدیده بیسابقه دیگر هم توجه کرد: ورود قطعهساز به عرصه مدیریت خودروساز. در هیچ کشوری از جهان، چنین ترکیب خطرناکی پذیرفته نیست، چرا که تعارض منافع و ریسک فساد را به شدت افزایش میدهد.
* بحران مدیریتی در پوشش بحران مالی
در شرایط فعلی ایرانخودرو به جای پاسخگویی، شفافسازی و اصلاح مسیر، سیاست فشار، تهدید و بازی با افکار عمومی را در پیش گرفته است. تأکید بر زیانسازی روزانه، توقف فروش، و تهدید به بورس، همه نشانههایی از یک رویکرد غیرپاسخگو و انحصارطلبانه است. تا زمانی که ساختار مالکیت و مدیریت این خودروساز اصلاح نشود و نهادهای نظارتی و قضایی در جای خود عمل نکنند، نه تنها بحران حل نمیشود، بلکه بیشتر هم خواهد شد..
در نهایت، این مصرفکننده است که باید هزینه این بازیهای قدرت را بپردازد؛ هزینهای که نه به ارتقاء کیفیت منجر میشود و نه به توسعه صنعت، بلکه تنها جیب خریدار را هدف میگیرد.
انتهای پیام/