بیراهه تازه قطعهسازان؛ ناکارآمدی انجمنها، قطعهسازان کوچک و متوسط ناراضی را به مسیر ایجاد تعاونی کشاند+سند
با شدت گرفتن موج نارضایتی قطعهسازان کوچک و متوسط از عملکرد انجمنها، تعدادی از این قطعهسازان با اهداف غیرشفاف و شعارهای تکراری اقدام به ایجاد «شرکت تعاونی» و عضوگیری از قطعهسازان کردند.
قطعه نیوز: عملکرد نامناسب و کارآمدی ضعیف انجمنهای قطعهسازی از مدتها قبل با نارضایتی شدید برخی اعضا، به خصوص قطعهسازان کوچک و متوسط کشور همراه شد و تا جایی ادامه یافت که امروز شاهد ایجاد یک کنسرسیوم در قالب شرکت تعاونی، توسط تعداد مشخصی از قطعهسازان کوچک و متوسط هستیم.
به گزارش «قطعه نیوز»، نارضایتی قطعهسازان کوچک و متوسط از فعالیت و عملکرد انجمنهای قطعهسازی، تامین و تقسیم منافع میان تعدادی از قطعهسازان خاص و هیات مدیره این انجمنها، بستر مناسبی ایجاد کرد تا تعدادی از این قطعهسازان با اهداف غیر شفاف و شعارهای تکراری از جمله «زمینهسازی رشد قطعهسازان»، «پیگیری منافع قطعهسازان کوچک»، «پیگیری قراردادها و مطالبات» و… اقدام به ایجاد «شرکت تعاونی» و عضوگیری از میان قطعهسازان خودرو کنند.
اگرچه یکی از اعضای هیات موسس این تعاونی در اظهارات خود تاکید کرده است که «ایجاد این تشکل تازه تاسیس هیچ منافاتی با شرح فعالیت انجمنهای قطعهساز و سایر انجمنهای وابسته به قطعه نداشته و حتی در حمایت از آنها نیز فعالیت خواهد داشت.» اما پرسشی که مطرح میشود این است که اگر اعتقاد به جایگاه و نتیجه فعالیتهای انجمنها وجود داشت، دلیل ایجاد چنین شرکت تعاونی با شعارهای مشابه چیست؟
چند نهاد و تشکل قطعهسازی دیگر باید ایجاد شود تا فعالان این حوزه به نتیجه برسند که برای تغییر شرایط، راهی جز اتحاد و عملکرد یک پارچه آن هم در یک قالب واحد وجود ندارد و شکلگیری هرکدام از این تشکلها، صرفا به ایجاد رانت برای تعداد محدودی از قطعهسازان کمک میکند؟
اگر قرار است این شرکت تعاونی از اقدامات انجمنهای قطعهسازی حمایت کند، چرا در زمانی که هیات موسس آن در انجمنهای مذکور عضو هستند، چنین حمایت و تاثیرگذاری را مدنظر و توجه قرار ندادهاند.
از سوی دیگر یکی از ابهامات موجود در مورد ایجاد این شرکت تعاونی، این است که اگر انجمنهای ذکر شده، با لابیهای قوی و هیات مدیرههایی متشکل از قطعهسازان بزرگ – که از قضا در آغاز فعالیت شعارهای پر قدرتتر از این را مطرح کردند و حتی امروز هم همچنان تحقق این شعارها را ادعا میکنند- پیش از این نتوانستهاند زمینه رشد قطعهسازان را فراهم کنند و در زمینه به روزآوری قراردادها و حصول مطالبات از خودروسازان و حل مشکلات زنجیره تامین عملکرد موثر و رضایتبخش داشته باشند.
حالا این شرکت تعاونی با عضویت قطعهسازان کوچکتر، چگونه میتواند ادعا کند که توان محقق کردن انتظار و نیاز اعضا و قطعهسازان کوچک را دارد و فراخوانی برای عضویت قطعهسازان منتشر کند. بر این اساس قطعهسازان با کدام تضمین و اعتماد، بعد از انجمنهای قطعهسازی، باید عضو این شرکت تعاونی شوند؟
به نظر میرسد که بعد از دههها فعالیت انجمنهای قطعهسازی و پس از ایجاد انجمنهای متعدد و نرسیدن به نتیجه مطلوب، قطعهسازان هنوز راه نجات خود را در مسیر ایجاد تشکلهای تازه و جدید جستجو میکنند.
با پاسخ به این پرسش شاید بتواند راه نجاتی منطقی قطعهسازان یافت. اینکه چند نهاد و تشکل قطعهسازی دیگر با عناوین مختلف و در قالبهای جدید باید ایجاد شود و همیشه خروجی و برندگان آن تنها تعداد مشخصی از تولیدکنندگان باشند، تا فعالان این حوزه از صنعت خودرو به نتیجه برسند که برای تغییر شرایط، راهی جز اتحاد و عملکرد یک پارچه آن هم در یک قالب واحد وجود ندارد و به طور کلی تا جامعه قطعهسازى به یک صدای متحد نرسد چند صداییها و موازىکارىها بىنتیجه مانده و حاصلى نخواهد داشت.
تاکید بر این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که ایجاد هرکدام از این تشکلها و نهادها، صرفا به ایجاد رانت برای تعداد محدودی از قطعهسازان منجر میشود و کمکی در راستای تحقق انتظارات و مطالبات قطعهسازان به شمار نخواهد رفت.
اینا هم یه گروه جدیدن اومدن جیب خودشون و پر کنن و از حضور بقیه سو استفاده کنن. وگرنه چه این قطعه ساز ها که شرکت تعاونی زدن، چه اونا که توی هیات مدیره انجمن ها هستن، هیچ کدوم محض رضای خدا قدم از قدم بر نمیدارن که به نفع دوتا قطع ساز دیگه بشه. هر قطعه سازی هم بره توی این انجمن ها یا این شرکت تعاونی جدید عضو شه، نه تنها نفعی براش نداره که بلکه اینا برای بالاتر رفتن پاشون و روی سرش هم میذارن