بخش پایانی|سند ۱۴۰۴ در صنعت خودرو فقط یک آرزو است

روز گذشته بخش نخست گفت‌وگوی «قطعه نیوز» با حسن کریمی سنجری کارشناس صنعت خودرو، درباره موانع و راهکارهای افزایش کیفیت قطعه و خودرو را خواندید.

بخش دوم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

در حال حاضر شرایط این‌گونه است، اما برای توسعه صنعت خودرو چه باید کرد؟

ما باید انتظارمان از صنعت خودرو را مشخص کنیم، بعد از آن ببینیم که صنعت خودرو چه نیازهایی دارد تا توسعه پیدا کند. اولین گام این است که صنعت خودرو با یک روش سودآور مدیریت شود. دولت در هیچ کجای دنیا تولیدکننده خوبی نیست.

دخالت مستقیم دولت، از مدیریت و انتصابات گرفته تا قیمت‌گذاری و… باعث شده است که نتوانیم شرکت‌های خودروساز را سودآور اداره کنیم.

نکته دیگر این است که ببینیم جایگاه صنعت خودرو در توسعه اقتصادی کشور کجا است؟ صنعت خودرو به عنوان تولیدکننده ۴ درصد تولید ناخالص داخلی، جایگاه حمایتی دارد یا نه؟ بنا داریم که در خودروسازی برند شویم یا نه؟ از این صنعت انتظار ارزآوری، اشتغال و برند شدن داریم؟

تکلیف صنعت خودرو را باید در یک سند بالادستی – نه مشابه آنچه که در ۱۴۰۴ نوشته شده است- مشخص کنیم. بعد از آن برای رسیدن به قله توسعه زیرساخت‌ها را تعریف کنیم. قله توسعه یعنی صادرات خودرو. در صادرات موضوع تولید خودرو در کلاس جهانی و ساخت خودروی رقابتی محقق می شود. در آن صورت باید با برندهای جهانی خودرو مشارکت کنیم. ما سرمایه لازم برای تولید پلتفرم، توسعه خطوط تولید و ایجاد اتوماسیون را نداریم و باید از شرکت‌های برند کمک بگیریم تا تیراژ تولید بالا برود، بتوانیم صادرات کنیم و بازار به دست آوریم، البته بدون کمک این شرکت‌ها نیز امکان تحقق بسیاری از اهداف توسعه‌ای وجود دارد ولی مشارکت نوعی راه میانبر برای رسیدن به توسعه است.

جذب برندهای خارجی در حال حاضر با سد تحریم‌ها مواجه شده است. با توجه به این موضوع چه پیشنهادی دارید؟

برای ورود برندهای جهانی به کشور باید تغییراتی در اقتصاد سیاسی خود داشته باشیم. زمانی چینی‌ها با چنین شرایطی مواجه بودند. آنها روشی برای دستیابی به توسعه پیش گرفتند، به این شکل که پای اصول سیاسی خود ماندند، ولی اقتصاد  کشورشان را با روشی متفاوت اداره کردند. چین امروز یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین اقتصادهای دنیاست.

عده‌ای هم معتقدند از آنجا که توسعه خودروسازی نیازمند ارتباط با کشورهای دیگر است، توسعه را در بخش‌هایی ادامه دهیم که بدون زیر پا گذاشتن بعضی از دغدغه‌های سیاسی بتوان به آن جایگاه دست پیدا کرد.

خودروسازی اکنون در ملغمه‌ای از اضطرارهای سیاسی، اقتصادی و مدیریت دولتی به یک صنعت ورشکسته تبدیل شده است که امکان توسعه ندارد.

در حال حاضر دولت می‌خواهد مدیران صنعت خودرو را منصوب کند، مواد اولیه را با قیمت بالا به خودروسازی بدهد و خودرو را نیز با قیمت کمتر از قیمت نهایی به بازار بدهد و افراد را به صورت سفارشی استخدام کند. در عین حال در وضعیت فعلی، نمی‌توان با اغلب کشورهای دنیا ارتباط داشت، بنابراین صنعت خودرو توسعه نمی‌کند. 

اگر به جای ساخت خودرو، به تقویت قطعه‌سازی‌ها روی بیاوریم، آیا می‌توانیم به توسعه صنعت خودرو دست پیدا کنیم؟

در اصل ماجرا فرقی نمی‌کند. در قطعه‌سازی هم تعامل با جهان وجود ندارد. تنها تفاوت قطعه‌سازان با خودروسازان در این است که قطعه‌سازان، بخش خصوصی هستند.

خودروسازی، قطعه‌سازان را نیز به بخش خصوصی ناکارآمد تبدیل کرده است. بخشی از قطعه‌سازی کشور، نه با تدبیر و درایت که در سایه رانت مدیریت دولتی صنعت خودرو رشد کرده‌ است. سرمایه قطعه‌سازان بر اساس استراتژی توسعه ایجاد نشده است، بلکه بخش زیادی از آن از طریق ارتباط رانتی و سیاسی با بدنه دولت ایجاد شده است.

امروز بسیاری از بخش‌های خصوصی فعال ما، الزاما سودآور، مبتنی بر توسعه و تدبیر نیستند. این در حالی است که می‌توانیم با یک سند توسعه، بخش‌های مولد قطعه‌سازی را گزینش و صرفا از آن بخش‌ها حمایت کنیم.

علاوه بر آن، قطعه‌سازی در سایه خطوط تولید قابل توسعه است. باید قطعات را با کیفیت مناسب به خودروساز داخلی خود بدهیم و از این طریق مسیر توسعه را برای آنها تسهیل نماییم.  

موضوع دیگر این است که در خودروسازی زیرساخت‌های زیادی ایجاد شده است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. علاوه بر آن، اگر خودروسازی تعطیل شود، توان ارزی مملکت پاسخگوی واردات خودرو برای رفع نیاز مردم نیست. کشور ما هر سال معادل ۳۰ میلیارد دلار خودرو نیاز دارد و این رقمی نیست که دولت بتواند آن را تامین کند و مجبور است خودروی داخلی بسازد. 

مطابق با سند ۱۴۰۴ قرار است ایران به قطب تولید قطعه در منطقه تبدیل شود، تا چه حد این موضوع را امکان‌پذیر می‌دانید؟

نگارش یک سند توسعه باید مبتنی بر توانمندی‌های کشور باشد. مجموع شرایط سیاسی و اقتصادی کشور از یک سو و اداره صنعت به شیوه دولتی از سوی دیگر، مانع تحقق اهداف سند ۱۴۰۴ است.

 محتوای این سند از اهدافی برخوردار است که از ابتدا مشخص بود قابل تحقق نیست. همه کشورهای منطقه علاقه دارند که به این مرحله برسند، اما مهم این است که چقدر برای این موضوع ظرفیت وجود دارد.

 سند ۱۴۰۴ بیشتر شبیه آرزوهای افرادی است که آن را تدوین کرده‌اند. در سند چشم‌انداز نباید آرزوها نوشته شوند، بلکه باید برنامه‌های واقعی و عملیاتی نوشته شود. در این سند نوشته شده است که تا ۱۴۰۴، سه پلتفرم ملی ایجاد شود، بی آنکه منابع تامین این سرمایه مشخص باشد. این در حالی است که هر پلتفرم یک و نیم میلیارد یورو سرمایه‌گذاری لازم دارد.

خبرنگار: فرزانه احمدی

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.